جهان جواهرات | ||
|
پیدایش انسان
مطمئنا" سوالي كه در ذهن شما ايجاد مي شود و افراد مذهبي با آن هميشه درگيرند اين است :آيا با همه اين توضيحات ، بوجود آمدن اين اتفاقها كاملا" تصادفي بوده ؟؟؟جواب اين است : خير ، هيچ دانشمندي و عاقلي در دنيا منكر خداوند نيست ، بوجود آمدن اين اتفاقات بر اساس نظمي است كه در طبيعت خداوند قرار داده ولي خرافاتي كه به عنوان داستان براي پيدايش طبيعت و آسمانها و زمين مي گويند اشكال دارد ودروغ و خرافات است ، و علم مي خواهد پرده از دروغ بردارد و انسان خدا را بهتر بشناسد و روز به روز پيشترفت كند واسرار دنيا را آشكار سازد و سفر به كائنات را آغاز كند و شايد موجودات جديدي از اجدادمان را بيابد و در نتيجه اين آگاهي ها ، انسانها بهتر زندگي كنند و يكديگر را دوست بدارند و مدينه اي فاضله بوجود بيايد كه تا كنون نيز دستاورد علم همين بوده استنمونه هايي از اسكلت هاي كشف شده توسط باستانشناسان و جانور شناسان كه اين نمودار در دانشگاه اكسفورد در بحش موسسه داروين ثبت علمي و جهاني شده است. زمین چند سال دارد؟ آیا این احتمال وجود دارد که زندگی بر روی کره زمین دچار دگرگونی شود و یا رشد کند؟ متاسفانه تا سال ۱۸۰۰ میلادی تنها تعداد انگشت شماری از دانشمندان انگلیسی و فرانسوی به فکر کردن راجع به چنین موضوعی علاقمند بودند। اما هرگز نمی توانستند خود را متقاعد کنند که چه زمانی لازم است تا این تغییرات گسترده در زندگی روی زمین رخ دهد؛ آنها سن هستی روی زمین را تنها حدود ۶۰۰۰ سال می دانستند. اما امروزه آزمایشها و اندازه گیری های انجام شده بر روی مواد رادیواکتو و محاسبه نیم عمر آنها، عمر زمین را به چیزی حدود 4.5 بیلون سال تخمین می زند. (در واقع اندازگیری میزان فساد موجود روی فسیل ها و سنگهای سخره های کهنسال که از ایزوتوپ های رادیواکتیوی با نیم عمری معادل 100 بیلیون سال هستند، این رقم را محاسبه نشان می دهد!) اگر این موضوع را دانشمندان در سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۸۰۰ می دانستند شاید خیلی زود نظریه تکامل را می پذیرفتند . پیش از آنکه بشر از موضوع تکامل در جانداران آگاه شود با تکامل تدریجی زمین آشنا بود . امروزه دانشمندان معتقد هستند که شناخت بیشتر این نظریه می تواند به آنها برای پیش بینی وضعیت آینده زمین کمک کند. دانشمندان جهان از 19 نوامبر تا 29 می سال آینده در آمریکا گرد هم می آیند تا در اینباره به بحث و تبادل نظر بپردازند.پروفسور گرنت كه يكي از استادان دانشكاه سلطنتي انگلستان بود قبل از داروين به تحقيق در مورد نظريه تكامل پرداخته بود، وي يكي از مشوقان داروين به حساب مي ايد. بیش از همه روی حیوانات دریایی؛ بخصوص خزه ها و اسفنجها ، او معتقد بود تمامی گونه های جانداران هستی ریشه و جد مشترکی دارند که یقیآ از دریا آمده است !!!! آيا شده است كه به نزديكي كوهها سفر كنيد ؟؟ آيا كوههاي ديده ايد ، آيا كوهاي بريده بريده را ديده ايد ؟؟ لایه لایه شدن صخره های در كنار دريا ها بخوبی نشان می دهد که حرکت صخره ها و لغزش آنها روی هم از دیر باز وجود داشته و تا ابد ادامه خواهد داشت. وجود لایه های عمودی خاکستری زیر لایه های افقی قرمز رنگ همواره برای زمین شناسان موضوع جالبی برای تحقیق بود. دانشمند اسکاتلندی جیمز هاتون (James Hutton) در اواخر قرن ۱۸ طی تحقیقات خود به این نتیجه رسیده بود که چنین تغییراتی تنها می توان در طول میلیونها سال بوجود آمده باشد. او معتقد بود که این لایه های عمودی از قبل در زیر لایه های افقی - همانند آنها - قرار داشته اند و بتدریج با نیرویی که از طرف زمین به آنها وارد شده است کج شده، به زیر آب رفته اند. بروز رسوبات مختلف روی سطح آنها کم کم صخره های قرمز رنگ را بوجود آورده است و پس از مدتی سطح آب پایین آمده و همه آنها به روی آب آمده و چنین پدیده ای را موجب شده اند. یک چنین تغییراتی بخوبی نشان می دهد که نه تنها زمین همواره در حال تغییر است بلکه عمر آن به میلیونها سال قبل باز می گردد و این تصور که زمین و گونه های بشری حدود ۶۰۰۰ سال بیشتر عمر ندارند را زیر سئوال می برد.
: نظريه اول داروين : داروين پس از پنج سال سفر با كشتي سلطنتي انگلستان در دور دنيا و جمع آوري صدها گونه سوسك حشره و پرندگان مختلف و اسكلت جانوران نظريه اول خود را در سن سي و پنج سالگي اعلام ميكند : گونه های گیاهان و جانوران ثابت نیستند، آنها در طول زمان دچار تغییر و تحول می شوند اما در عوض تمام آنها به یک جد مشترک باز می گردند." چند سال بعد داروين به نظريه تك سلول بودن ابتداي موجودات زنده در ميليونها سال پيش نزديك مي شد : داروین متوجه شده بود با وجود آنکه برخی از حیوانات در دریا شنا می کنند یا مانند خفاش پرواز مي کنند و یا در خشکی راه می روند، اما در تمام موارد شباهت های بسیار زیادی میان دست و پای آنها وجود دارد او بر این عقیده بود که گروه بزرگی از حیوانات مانند پستانداران یقینآ به یک جد مشترک باز می گردند. جسارت او به حدی رسیده بود که می گفت : "نگاه کنید؛ بال یک خفاش دقیقآ مشابه دست های یک انسان است!" نظريه و اثبات دوم داروين : گونه قوي تر در طبيعت زنده مي ماند " در اين زمان داروين ازدواج كرده بود و مردي چهل ساله و معاون كالج سلطنتي انگلستان در امور زيست شناسي به شمار مي رفت .او معتقد بود که تعداد جاندارانی که بدنیا می آیند بیشتر از آنهایی هستند که می توانند زنده بمانند।(البته اين نظريه اكنون اثبات شده است )آنها بطور دائمی برای دستیابی به غذا و پناهگاه با یک دیگر به رقابت می پردازند و به این ترتیب رشد جمیعتی و گونه ای آنها کنترل می شود، این نظریه در ذهن او این معنا را تداعی کرد که در یک گونه خاص از جانداران (گیاه یا حیوان)، آنهایی که توانایی مقاومت بیشتر در قبال نا ملایمات محیط را دارند، امکان زنده ماندن و ادامه زندگی بیشتری دارند. او همچنین به این نظریه فکر کرد که به احتمال زیاد نسل های بعدی این جانداران از ویژگی های مقاوم والدین خود بهره خواهند برد.داروین متوجه شد که چگونه ممکن است نمونه های موجود در یک گونه از جانداران تفاوت های فاحش دیده شود، او معتقد بود که هر چقدر صفات مفید برای زنده ماند در نمونه ها بیشتر باشد آن نمونه رشد جمعیتی بیشتری پیدا خواهد کرد و در مقابل سختی های زندگی مقاومتر خواهند بود.او معتقد بود که برخی شرط های اساسی برای ادامه زندگی همه جانداران صادق است؛ بعنوان مثال اینکه نوه ها به پدر بزرگ ها شباهت دارند، یا تمایل گونه ها بیشتر به بروز تغییرات کوچک در طول زمان است، بخصوص اگر این تغییرات فیزیکی باشند. او همچنین معتقد بود که در تمام گونه های جانداری باروری و تولید مثل بگونه ای صورت می گیرد که نوزادان متولد شده - یا گیاهان بوجود آمده - شبیه به والدین می شوند . نظريه سوم داروين ( اصل سه ) ... تفاوت گونه های جانداران بیشتر از آنکه به نوع آب و هوا و شرایط محیطی قسمت های مختلف جغرافیایی باشد، به موانعی مانند دریا، صحرا، سلسله کوه های بلند و ... مربوط می شود که مانع از عبور جانداران از آنها می شود .. اصل انواع" : طبق گفته داروين ميگويد : موجودات زنده از اَشکال ساده نظیر باکتری، به اَشکال پیچیدهتر نظیر انسان تکامل یافتهاند. این تحول و تکامل زاییدۀ تصادف يا جهش مادي و ژني بوده است؛ نخستین مولکول نیز در اثر تصادم اتمها در یک ملغمۀ ابتدایی بهوجود آمده است. نتیجۀ این امر پیدایی موجودات زنده بوده است.در ادامه داروين به دلايل علمي زيراعلام كرد كه تكامل وجود دارد : 1- فسيل ها تكامل را اثبات مي كنند ( كه امروز از نظر زيست شناسي اثبات شده) 2- هومولوژي نيز تكامل موجودات زنده را اثبات مي كند (هومولوژی شا خه اي از زيست شناسي است که معتقد است ارگانیزمهای زندهای که از ساختاری همسان برخوردارند، از یک اصل واحد ناشی شدهاند و به این ترتیب این نظریه، تکامل را اثبات میکند 3- زائده ها تكامل را اثبات مي كنند،زائده ها قسمتهايي است در بدن موجودات و اندام آنها كه امروز به دردشان نمي خورد و صرفا"جز دردسر در بعضي اوقات مانند اپانديسيت هيچ فايده اي براي انسان ندارند .تکاملگرایان بر این نظر پا میفشردند که بدن جانداران دارای اندامهایی است که امروز دیگر کاربردی ندارند. اندامهایی مثل آپاندیس و لایههای نیمهکروی در چشم زائده نامید شدهاند । طبق این نظریه، این اندامها در دورههای اولیۀ هستی کاربردی داشتهاند، اما بهتدریج که انسان خود را با محیط سازگار ساخت، کاربرد خود را از دست دادند . بهعقیدۀ این دسته از دانشمندان، آنها اکنون شاهدی هستند بر آنچه قبلاً بودیم. 4- حيات از شكل ساده به اشكال پيچيده حركت ميكند ، مانند انفجار يك ستاره كه از پراكندگي آن ستارگان ديگر تشكيل مي شدند كره زمين نيز از يك انفجار الكتروني تشكيل شده و به اين مي گويند : شكل ساده حيات!
بيست زائده غير نياز در انسان كه در حيوانات وجود دارد و به درد انسان نمي خورد و از گذشته به ارث برده است : موارد زير توسط انجمن پزشكان اروپا ، انجمن پزشكي سلطنتي انگستان ، دانشگاه هاروارد ، دانشكده ملي پزشكان آمريكا تائيد شده است :بر اساس نظریه تکاملی داروین، باقی مانده از اعضا اجداد انسانهاست که در بدن انسان به صورت کوچک و بدون عملکرد باقی مانده است: عضله هايي هستند که در بخش خارجی گوش واقع شده اند و در سایر حیوانات نظیر خرگوشها و سگها، وظیفه. حرکت مستقلانه گوش از سر را بر عهده دارند. اما انسانها هنوز دارای آن هستند و توسط این عضلات است که بعضی از افراد میتوانند گوششان را تکان دهند .
در انسانهای اولیه که مقادیر زیادی از گیاهان رو جهت به دست آوردن انرژی مصرف
میکردند داشتن یک جفت اضافه دندان آسیا در هر فک مفید به نظر میرسید اما در
انسانهای امروزی که انواعی از غذاها را مصرف میکند، زیاد ضروری به نظر نمیآید
4.دنده گردنی: حدود یک درصد از مردم یک جفت دنده اضافی در بالای دندهای خود (در بخش گردن) دارند که به نظر میرسد باقیمانده از اجداد خزنده ما باشد. این دنده میتواند در این افراد مشکلات عروقی یا عصبی ایجاد کند ۵. پلک سوم: در اکثر پرندگان و پستانداران یک لایه محافظ به عنوان پلک سوم بر روی چشمشان وجود دارد که وظیفه حفاظت از چشم و خروج شن ریزه و گرد و غبار را از چشم بر عهده دارد. باقی مانده این پلک در انسان به صورت یک چین نازک در گوشه داخلی چشم وجود دارد. ۶. تکمه یا نقطه داروین: اگر لبه خارجی لاله گوش خود رو لمس کنید به یک برجستگی برمیخورید که به نام دکمه
داروین مشهور است. در حیواناتی نظیر خرگوش این تکمه در انتهای گوشها قرار دارد و
وظیفه فوکوس صداهای دور را روی گوش بر عهده دارد.
۷. عضله زیر ترقوه: عضله کوچکی که در زیر شانه قرار دارد و از دنده اول به ترقوه کشیده شده است و در صورتی برای انسان مفید بود که هنوز بر روی ۴ پا راه میرفت. البته بعضی از مردم این عضله را ندارند و بعضی نیز یک جفت از آن را دارند. ۸. عضله پالماریس (خیاطه): عضله بلند و نازکی که از زانو به کمر کشیده شده و ۸۹ درصد مردم دارای این عضله هستند. این عضله در جانوران پست تر در آویزان شدن و بالا رفتن از درخت بسیار مهم است. جراحان معمولا این عضله رو در جراحی های ترمیمی عضلات برداشته و از آن استفاده میکنند. ۹. نوک پستان در مردان: مجاری شیری قبل از اینکه هورمون جنسی مردانه (تستوسترون) در جنین باعث ایجاد صفات مربوط به جنس مذکر بشود به وجود میآیند. مردان دارای بافت پستانی هستند اما عملا استفادهای از آنها نمیکنند. ۱۰. عضلات صاف کننده مو: در بسیاری از جانوران این عضلات که در قاعده موهای بدن واقع شده اند وظیفه سیخ کردن موهای جانور را در هنگام بروز خطر دارند تا جانور بتواند از آن به عنوان ترساندن مهاجم استفاده کند. ۱۱. زائده آپاندیس: یک لوله عضلانی باریک در روده بزرگ که به نظر میرسد باقی مانده بخشی از روده جانوران باشد که وظیفه هضم سلولز غذا (گیاهان) را بر عهده داشته باشد. اما در انسان بیشتر حاوی گلبول های سفید و غدد لنفاوی است. ۱۲. موهای بدن: ابروها در جلوگیری از ورود عرق به چشم ها و موها در آقایان در انتخاب جنسی نقش دارند. اما به نظر میرسد اکثر موها در بدن نقش موثری را ایفا نمیکنند ۱۳. دنده سیزدهم: در شامپانزه ها و گوریل ها ۱۳ جفت دنده وجود دارد در حالی که در انسانها ۱۲ جفت. اما ۸ درصد از مردم دارای جفت دنده سیزدهم هستند که به نظر نمیرسد عملکردی را در آنها ایفا کند ۱۴ । عضله کف پایی: به نظر میرسد در جانوران پست تر وظیفه چنگ شدن و قلاب شدن پاها به شاخه ها را بر عهده داشته است . اما در انسان به نظر میرسد فقط کمی کف پا را به پایین خم میکند. در ۹ درصد مردم این عضله وجود ندارد ۱۵. رحم مردانه: باقی مانده از ارگان تناسلی زنانه که از غده پروستات مرد آویزان است ۱۶. انگشت پنجم پا: در پریماتها و پستانداران پست تر انگشتان پا وظیفه چنگ زدن و آویزان شدن از شاخه ها را بر عهده داشته اند.. اما انسانها احتیاج به انگشتان بزرگ پا دارند تا بتواندد با آنها ایستاده راه رفته و تعادل خود را حفظ کنند. لذا به نظر میرسد انگشت پنجم یا کوچکترین انگشت پا نقش اصلی در این مورد ایفا نکند. ۱۷. وازدفران (لوله منی) زنان: ارگان تکامل نیافته مردانه که انتهای در کنار تخمدانها قرار دارد. فاقد عملکرد است ۱۸. عضله هرمی (پیرامیدال) : حدود ۲۰ درصد افراد این عضله مثلثی، کوچک و شبیه کیسه را که در استخوان شرمگاهی (پوبیس) است ندارند. به نظر میرسد این عضله باقی ماندهای از کیسه در جانوران کیسه دار باشد. ۱۹. استخوان دنبالچه (کوکسیس): مجموعه چند مهره به هم جوش خورده کوچک که درا نتهای ستون مهره ها واقع شده و در پستانداران دیگر وظیفه حفظ تعادل و ارتباط را بر عهده دارد. اما در انسان نقشی را بر عهده ندارد. ۲۰. سینوسهای اطراف بینی: به نظر میرسد در انسانها نخستین این سینوسها سرشار از مخاط بویایی بوده تا به این ترتیب حس بویایی آنها را تقویت کرده و آنها را از خطرات حفظ کند. اما نقش انها در انسان امروزی به شکل دهی به صورت، گرم کردن هوای ورودی به ریه ها و سبکتر شدن سر کمک میکند. التهاب این سینوسها باعث سینوزیت میشود اين چند اصل امروز در زيست شناسي به اثبات رسيده كه به آن جهش فيزيكي و جهش مادي مي گويند .
نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحی : روز گذر ] [ Weblog Themes By : roozgozar ] |